ابوالقاسم، جنید بن محمد بن جنید، ملقب به سید الطائفه، از بزرگان و مشاهیر عرفان است . اصلش از نهاوند و مقیم بغداد بود . وى خواهرزاده سرى سقطى است . سى بار پیاده به حج رفت . پایه طریقت و شیوه عرفانى او ((صحو)) یعنى هشیارى و بیدارى است؛ بر خلاف پیروان بایزید بسطامى که ((سکر)) یعنى ناهشیارى را پایه طریقت خود قرار دادهاند . وى در طریقت عرفانى خود، سخت پایبند شریعت بود . اکثر سلسلههاى عرفانى، خود را به او منسوب مىکنند . جنید، در سال 297 ه.ق درگذشت.
نقل است که جنید مریدى داشت که او را از همه عزیزتر مىشمرد و گرامىاش مىداشت . دیگران را حسد آمد . شیخ از حسادت دیگر مریدان، آگاه شد . گفت: ((ادب و فهم او از همه بیشتر است . ما را نظر در آن (ادب و فهم ) است . امتحان کنیم تا شما را معلوم گردد .))
فرمود تا بیست مرغ آوردند و گفت: (( هر مرغ را، یکى بردارید و جایى که کسى شما را نبیند، بکشید و بیارید.)) همه برفتند و بکشتند و باز آمدند، الا آن مرید، که مرغ را زنده باز آورد.
شیخ پرسید که چرا نکشتى؟ گفت:((شیخ فرموده بود که جایى باید مرغ را کشت که کسى نبیند، و من هر جا که مىرفتم حق تعالى مىدیدم .))
شیخ رو به اصحاب کرد و گفت: ((دیدید که فهم او چگونه است و فهم دیگران چون؟ ))
همه استغفار کردند و مقام آن مرید را بزرگ داشتند . - گزیده تذکرة الاولیاء، ص 299 298، با اندکى تغییر در واژگان .
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج